| یک نفر تنهاست |
| |
| یک نفر با آفتاب و آسمان تنهاست |
| می شود از چشمهایش نور پاشید |
| جای من خالیست |
| جای من در عشق |
| جای من در لحظه های بی دریغ اولین دیدار |
| جای من در گرمی دستی که با خورشید نسبت داشت |
| جای من خالیست |
| می شود از رد باران برگشت |
| می توان با سادگی آمیخت |
| می شود کوچکتر از اینجا و اکنون شد |
| من بهار دیگری را دوست دارم |
| اشتیاق چشمهایم را تماشا کن |
| چشمهایم بی تو هرگز نخواهد خندید |
| |
| با تشکر از یلدای عزیزم که به من اجازه داد شعرش رو اینجا بیارم |
No comments:
Post a Comment