March 17, 2007

سالی که من 30 ساله خواهم شد ...


امسال ،سال نو تو شرایطی داره از راه می رسه که اصلاً براش آماده نشدم
راستش اینکه درست روز سال نو و لحظه سال تحویل باید سر کلاس باشم و پروژه ارائه بدم و هفته بعدش هم امتحانات فاینالمه ؛ خیلی حالم رو گرفته و وقتی برام باقی نگذاشته ...؟
اما با همه این اوصاف و بر خلاف خیلی از ایرانی های ... اینجا ؛سفره هفت سین ما براهه و با دوربین جدیدم کلی هم عکس خواهم گرفت
رسیدن سال نو رو اینجا می شه بطور طبیعی یعنی با حضور سبز بهار وعطر شکوفه ها و سبز شدن لاله ها و نرگس ها تو گوشه و کنار خیابونهای شهر لمس کرد
پارسال که واسه خرید جزئیات سفره رفته بودیم محله ایرانی ها یا همون خیابون "لانزدل" نورت ونکوور ،بازارچه یاس پر بود از ایرانی که همه در حال خرید بودن و یه موزیک شاد ایرانی هم فضا رو کاملاً مشابه حال وهوای روزهای آخر تهرون خودمون کرده بود و فرداش هم با همکاری شهرداری نورت ونکوور قسمتی از خیابون رو بسته بودند وچندین قرفه راه انداخته بودند و طبق معمول عادت ایرانی ها بزن و برقص هم همراه دی جی زنده براه بود.
اما امسال من نتونستم تکون بخورم؛ البته هوا هم خیلی تعریفی نداشت
خدا جون آسمون گلد کوست استرالیا رو احتمالاً بی خیال شده واومده سراغ ونکوور و چنان تو این چند روز داره میشوره که می ترسم ونکوور از نقشه جهان پاک شه !!...

پارسال رویهم رفته سال خوبی برای من بود و اینو به فال نیک میگیرم و تو این آخرین روز برای همه آرزوی موفقیت و شادی و سلامتی می کنم
سال جدید باید سال پر هیجانی برای من و کاوه باشه ؛چون من کلی نقشه براش دارم،
سالی که من 30 ساله خواهم شد ...؟

پ .ن . اینم یه لینک واسه اونا که مثل من عاشق عکسهای نوروزیند

March 09, 2007

رسول ملاقلی پور درگذشت



علی رقم اینکه هزار و یک کار عقب افتاده تو لیستم دارم ،
و وبلاگ نویسی شده آخرین اولویتم ؛
اما وقتی که چند دقیقه پیش این خبر رو از کاوه شنیدم ،خیلی ناراحت شدم و
نتونستم ازش حرفی نزنم ...
از اون کاراکتر ها که نمونه اش نیست
روحش شاد


پ . ن . یه چیزی هم بگم که هیچ ربطی نداره
مرسی از اونایی که واسم دعاهای خوب خوب کردن.
بالاخره از برزخ در اومدم و بهشتی شدم ؛ یعنی اونی که میخواستم شد ...؟