August 02, 2008

آی آدمها که در ساحل شاد و خندانید ...


بقول جیسم ؛ بازم "از اونامه" که یه چیزی رو گم کردم و بدجوری داره دیوونه ام می کنه
هیچی هم دیگه آرومم نمی کنه
...

کاش می شد گاهی مثل بچه ها بشینی رو زمین و پا بکوبی و بلند بلند گریه کنی و بگی که چی دلت میخواد ...؟!
...؟

پ. ن.وضعیت فعلی ام به وضعیت این بچهه اون بالا خیلی شبیه ؛
یه چیزی تو این مایه ها که گیرکردی و دیگه نمی دونی چه غلطی می تونی بکنی !؟!؟

No comments: