December 19, 2005

جهنم خدا



خوب عسل اینقدر صفحات این وبلاگ رو با نوشته ها و عکس های قشنگش به رنگ و روی زندگی آراسته که اگر اصرار خودش به نوشتن مطلب در این جا نبود از اینکار می گذشتم.و اشاره ای به سقوط هواپیما نمی کردم. بگذریم داشتم فکر می کردم خدا برای مدیریت جهنمش لازم نیست از ازرائیل و دیگر فرشته ها کمک بگیره.روی همین زمین خودمون هستند کسانی که هم کار خدا رو آسونتر کردند هم به جایی رسیدند که جای اون هم تصمیم می گیرند آدرسش هم همونجایی که هوای آلودش چند وقتیه بچه ها رو از مدرسه رفتن باز داشته و خبر نگاراش رو با هواپیمای جنگی کوبید زمین و اسمش رو گذاشت: شهادت! همونجایی که انسان ها رو به جرم بیان افکار و عقایدشون در زندان به بند کشیدند و ....؟
ویرانی و جنگ ,آلودگی ,خشونت ,حجم بالای مهاجرت و و و اینها همه میراث این حکومت ویرانگر و ضد انسانیست
و خدایا چگونه است که این همه را به نام دین انجام می دهند؟!؟
بقول فریدون مشیری :عجب صبری خدا دارد....؟

2 comments:

پرشین said...

کاوه خانِ گل! اولاً چه عجب که اومدی ... ثانیاً می بینم که با توپ پر اومدی! ثالثاً داداش من و تو و هزاران نفر دیگه مثل من و تو دیوونه که نبودیم از وطنمون بریم، همین چیزا آدمو مجبور می کنه که حتی از خاکی که بهش عشق می ورزه هم بگذره و به فکر برگشت هم نباشه

Anonymous said...

mibinam akharesh taghat nayovordio rikhti biroon harchi to delet bood.mibini bazi vaghta faryad az sokot behtare.na???