چشمانی آرزو می کنم
که چراغ ها و نشانه ها را
در ظلمات مان
ببیند
گوشی
که صدا ها و شناسه ها را
در بیهوشی مان بشنود
برای تو و خویش ؛ روحی
که این همه را
در خود گیرد و بپذیرد
و زبانی
که در صداقت خود
ما را از خاموشی خویش
بیرون کشد
و بگذارد
از آن چیزها که در بندمان کشیده است
سخن بگوئیم
که چراغ ها و نشانه ها را
در ظلمات مان
ببیند
گوشی
که صدا ها و شناسه ها را
در بیهوشی مان بشنود
برای تو و خویش ؛ روحی
که این همه را
در خود گیرد و بپذیرد
و زبانی
که در صداقت خود
ما را از خاموشی خویش
بیرون کشد
و بگذارد
از آن چیزها که در بندمان کشیده است
سخن بگوئیم
مارگوت بیکل
14 comments:
سلام
واقعا زيبا بود
ممنون
اين شعر و صداي شاملو که اين شعر رو اجرا کرده منو ياد ۵ سال پيش ميندازه و خانه مادر بزرگ و تابستان و سفر به ايران و شبهايي که تا صبح رو با اون نوار ميگذروندم
salam,
midooni in sher too kodoom ketaabe
margot bickle hast?
fekr konam namr aslie majmuash ine : geh deinenweg
kheyli ziba bud. mesle hamishe. man ta hala az in shaer chizi nakhunde budam behem chasbid.
عسل جون،زیبا بود مثل همیشه
عسل جون بنویس که خیلی وبلاگت اهلیم کرده!! همیشه عسل بمونی
وحید
dastet dorost, khodamo koshtam natoonestam esme in ketaabesho peida konam, ta belakhare to behem gofti.... kheir az javoonit bebini;) raasti dar zemn, oon kheir nadideii ke be asale maa gofte paranoiid, ie baar dige az in ghalata bekone, midamesh daste seiied hasan nasrollah bejaye mooshak bekaaresh too mavaale esraiilia....
چه عجب حاج خانوم
ghashang va ziba
و من برای خود و او مرگ آرزو میکنم
...
ميدونی اينجوری خوب يادم ميمونه
که تنهام ، تنهای تنها
...
اينجوری ديگه فقط تو خواب احساس تنهايی نمی کنم
تنهايی رو نفس می کشم
...
بی خيال ، ما هم همون سرباز سوخته
...
زت زياد و عينش مزيد
خيلي قشنگه راستش از اين جملات اين طوري خوشم نمي آد ولي آخه كل مطلب رو نخوندم براي همين تا اينجا زيبا بود
هميشه پر احساس باشي
sokoot sarshar az nagoftehaast!!
Post a Comment