...
کیستی که من
این گونه
به اعتماد
نام خود را
با تو می گویم!؟
کلید دلم را
در دستت می گذارم
نان شادی هایم را
با تو قسمت می کنم
به کنارت می نشینم و
برزانوی تو
این چنین آرام
به خواب می روم؟
کیستی که من
این گونه به ِجد
در دیار رویاهای خویش
با تو درنگ می کنم؟!؟
این گونه
به اعتماد
نام خود را
با تو می گویم!؟
کلید دلم را
در دستت می گذارم
نان شادی هایم را
با تو قسمت می کنم
به کنارت می نشینم و
برزانوی تو
این چنین آرام
به خواب می روم؟
کیستی که من
این گونه به ِجد
در دیار رویاهای خویش
با تو درنگ می کنم؟!؟
احمد شاملو
3 comments:
تا نفس باقیست، فرصت چشمت تماشایی است
asal joon kheili be delam neshast in postet.hanieh
خيلي زيبا بود مثل هميشه
Post a Comment