تصمیم گرفتم هر از گاهی چند کلامی بنویسم واسه دل خودم
هر وقت اومد. خودش اومد...؟
امروز بعد از مدتها رفتم سراغ حافظ :
باز آی ساقیا که هواخواه خدمتم
مشتاق بندگی و دعاگوی دولتم
می خور که عاشقی نه به کسب است و اختیار
این موهبت رسید ز میراث فطرتم
دورم به صورت از در دولت سرای دوست
لیکن به جان و دل ز مقیمان حضرتم
.....
یاد اون قدیما به خیر که حافظ از دستم نمی افتاد
No comments:
Post a Comment