June 26, 2006

دیدی دل تو دلت نیست اما خفه خون گرفتی و هیچی نمی گی ؟!؟
هزار کلمه واسه گفتن داری اما لال مونی گرفتی و یکیش رو هم به زبون نمیاری؟
اونوقت با یه نگاه مسخره خودت رو به خنگی می زنی و می خوای حرف رو عوض کنی !؛
نه اصلاً حرفی هم نزده ، اما همون نزده رو هم میخوای روی لباش پاک کنی ...
نگاش با نگاهت تلاقی می کنه ؛ ضربان قلبت 200 رو هم رد کرده ،
اما تو ....؟

No comments: