September 17, 2006

واسه خودم...


م م م . آره حسودیم شد. برای اولین بار!
میخواستم جای اون اونجا ایستاده بودم ؛ پهلوی تو؟
اون بالا ، همون لحظه که غروب خورشید گوشۀ صورتت رو صورتی کرده بود ...؟

( اینو واسه خودم نوشتم ، خود ِخودم !)؟

5 comments:

Anonymous said...

به این میگن غبطه

Anonymous said...

منم دارم اين روزها غبطه ثانيه هايي رو كه داره نصيبم ميشه رو مي خورم
شاد باشيد

Anonymous said...

چه آرزوی قشنگی

كوهمرد عاشق said...

ولی چرا یه ستاره شکسته بود ؟

Anonymous said...

ba inke nemishnaasamet,
vali weblogeto kheylil doost daram,
va nemidoonam chera!!!!