November 01, 2005

ترسیدم. فکر کردم هر چی نوشتم پرید!!!؟
آخه یهو قاط زد!!؟

می دونی امروز به چی فکر می کردم؟

راستشو بخوای هیچ عجله ای واسه بزرگ شدن و بزرگونه دیدین و بزرگونه حرف زدن و نوشتن و خلاصه هیچی رو ... ندارم
اینجوریم دیگه
راستشو بخوای همش فکر می کنم مگه چند دفعه زندگی می کنم ؟!
تازه قسمتای خوبش رفته

بقیش فرصتیه که باقی مونده
بد می گم!؟

1 comment:

Anonymous said...

babaaaaaaa ey vat, webloget sabze ghabaa shode tuye in payize delgir, adam delesh va mishe :))
kheylee bahal shode ...