جانا ترا که گفت که حال ما مپرس
بیگانه گرد و قصه هیچ آشنا مپرس
بیگانه گرد و قصه هیچ آشنا مپرس
خواهی روشنت شود احوال سوز ما
از شمع پرس قصه ز باد هوا مپرس
در دفتر طبیب خرد باب عشق نیست
ای دل به درد خود خو کن و نام دوا مپرس
ما قصه سکندر و دارا نخوانده ایم
از ما بجز حکایت مهر و وفا مپرس
2 comments:
kheili ghashange asal banoo.to ham ba in ehsase ghashanget
نمي دونم چه جوري از اينجا سردرآوردم .....
به نا اميدي از اين در مرو بزن فالي
بود كه قرعه دولت به نام ما افتد
.......
......
....
Post a Comment