November 04, 2005

مرسی از ریحانه جان






جانا ترا که گفت که حال ما مپرس
بیگانه گرد و قصه هیچ آشنا مپرس

خواهی روشنت شود احوال سوز ما
از شمع پرس
قصه ز باد هوا مپرس

در دفتر طبیب خرد باب عشق نیست
ای دل به درد خود خو کن و نام دوا مپرس


ما قصه سکندر و دارا نخوانده ایم
از ما بجز حکایت مهر و وفا مپرس



2 comments:

Anonymous said...

kheili ghashange asal banoo.to ham ba in ehsase ghashanget

Anonymous said...

نمي دونم چه جوري از اينجا سردرآوردم .....

به نا اميدي از اين در مرو بزن فالي
بود كه قرعه دولت به نام ما افتد
.......
......
....