May 22, 2006


من که دنیا و شقاوت آن را یکجا دیده ام
.............................................می دانم، می دانم
می دانم که دنیا را
..............بچه ها و احمق ها
............................... به تناصف
تقسیم کرده اند
زندگی را بر باد نوشته اند
و خوشبختی را
..................تنها
..................در کتاب های خطی
............***
در چشم شب پرندۀ بی قرایست
................................که سرنوشت مرا
.........................................در بالهایش حمل می کند
آه...... ای پرندۀ دیوانه
تاچند
....... تا چند
بازی ادامه خواهد یافت ...!؟

5 comments:

Anonymous said...

تو دنیا برای ما جایی وجود نداره پیش بینی نشدیم!

كوهمرد عاشق said...

خیلی قشنگ . محشره.

كوهمرد عاشق said...

سلام. ببخشید که دیر جواب دادم. یک سر نخ دیگه هم میدهم .غیر از اون شعری که دیدید و گذاشتم ، اگر خاطرتون باشه یک شعری بود که اسم همه بچه های گروه آب رو توش آوردم .

Anonymous said...

this photo is familiar to me

Anonymous said...

Printer Cartridge