نه، نمی تونم ؛ نمیشه ؛ نمیآد
یه چیزی یه جایی اشتباه شده ؛ شایدم ذهن من مثل همیشه داره بهانه تراشی می کنه
مهم نیست؛ از لانگ از اینکه تو باشی ، هیچ چیز مهم نیست
...
سال عوض شد، عید هم اومد و رفت ، یه بهار دیگه ؛ یه 365 روز دیگه؛
که فقط یه مشت خاطره ازش باقی می مونه
یک سال دیگه هم گذشت ؛
فکر کن
به تمام اون چیزایی که تو این سال بهشون فکر کردی
به تمام آدمایی که دوستشون داشتی ؛ یا ازشون متنفر شدی
به تمام اونایی که ناخواسته یادشون افتادی , به تمام اونایی که خواستی ،اما فراموش کردی
به تمام حرفهایی که زدی و نباید می زدی ؛ و به تمام حرفهایی که باید می زدی و نزدی
گذشت
یه سال دیگه هم گذاشت
اینهمه 365 روز واسه چیه ؟!؟!؟
قراره چه اتفاقی بیفته ؟!؟
نگو "قراری" نیست؛ نگو هیچ اتفاقی نمی افته
..........................................................
واسه سال جدید می خوام فکرمو عملی کنم
تصمیم دارم آدرس اینجا رو عوض کنم
یا باید اینکارو کنم تابتونم بنویسم ؛ یا باید درشو تخته کنم ، یعنی همون کاری که این چند وقت کردم
کاوه رو هم مجبور کردم آدرس اینجا رو از اورکاتش برداره ؛
نوشتن رو دوست دارم ، مثل خوندن آرومم می کنه
وبلاگم و دوست دارم و اصلاً دلم هم نمی خواد یه وبلاگ دیگه درست کنم ؛
آدم که به 2 جا نمیتونه تعلق خاطر داشته باشه، می تونه ؟!؟
اما ... بگذریم؛
نمی دونم ، هنوز خیلی مطمئن نیستم
خیلی وقته می خوام اینکارو کنم
رک بگم ؛ نمی خوام بعضی ها آدرس اینجا رو بعد از این داشته باشند ؛ مجبورم اینکارو کنم
آرشیو رو هم برداشتم
اگر کسی بلده ؛ بهم یاد بده چطور می تونم بعضی ها رو که نمی خوام اینجا رو بخونند فیلتر کنم ؛البته اگر می شه همچین کاری کرد!!
آدرس رو واسه بعضی از دوستام که یادم باشه یا خودشون بخوان می فرستم به شرطی که اگرم لینک اینجا رو تو وبلاگشون می گذارند به هر اسمی غیر از اسمی که معلوم باشه لینک بدن ؛ هر کی آزاده هر اسمی دوست داشت بده
شایدم موقت اینکارو کنم
گفتم که مجبورم وگرنه قصد ناراحت کردن
هیچ کسی رو ندارم
این آخرین پست رو یه چند روزی می گذارم و بعد ...؟